من به فروشنده بودنم افتخار می کنم، زیرا بیش از هر شخص دیگری من به اتفاق میلیون‌ها نفر دیگر کشورمان را ساختیم.
کسی که یک تله موش بهتر می سازد -یا هر چیز بهتری را می سازد -باید تا آخر عمرش گرسنگی بکشد تا کسی پیدا شود برای خرید کالایش در خانه‌اش را بزند. کالای تولید شده هر اندازه هم که خوب باشد و مورد نیاز باشد باید به فروش برسد.
الی وایتنی وقتی برای اولین بار جین تولید شده اش را به دیگران نشان داد او را مسخره کردند .ادیسون مجبور شد لامپ تولیدی اش را بدون دریافت پول در دفتر نصب کند تا نگاه مردم به او بیفتد .اولین چرخ خیاطی خرد شد .مردم به ایده راه آهن با شک و تردید نگاه کردند ۱۴ سال طول کشید تا مردم دستگاه درو مک کارمیک را قبول کنند. مورس برای ۱۰ کنگره سخنرانی کرد تا نمایندگان حاضر شدن نگاهی به تلگراف او بیاندازند.
توده های مردم خود به خود خواهان این ابداعات نشدند ابداعات باید به فروش می رفتند.
برای فروش این محصولات به هزاران فروشنده احتیاج بود به کسانی نیاز بود که مانند خود سازنده بتوانند دیگران را برای خرید کالاها متقاعد کنند فروشندگان توانستند موارد مصرف این کالاها را به دیگران بفروشند و کارون را به مردم نشان دهند و فروشندگان به مردم طرز کار این دستگاه را یاد دادند و بعد به مهاجران یاد دادن در قبال این فروش سود و درآمد کسب کنند.
من در قالب یک فروشنده بیش از هر آمریکایی دیگری به مردم آموزش داده ام چگونه کشورشان را بسازند. مشاغل بیشتری تولید کردم و اشخاص بیشتری آموزش دادم. بیشتر کارگری کردم و به مردم زندگی سرشار تری دادم. و کیفیت کالاها افزوده به شما امکان دادم از مزایای یک اتومبیل برخوردار شوید. به شما امکان دادن از یخچال رادیو تلویزیون و دستگاه هوای مطبوع استفاده کنید. به بیماران امکان دادم عمر طولانی تری داشته باشند. به سالمندان امنیت دادم. من هزاران مرد جوان را به دانشگاه فرستادم. من به سرمایه‌گذاران امکان دادم اختراع کنند .شرایط ایجاد کردم خانه ها ,کارخانه ها ساخته شود .امکانی فراهم ساختن که کشتی ها روی دریا به حرکت حرکت درآیند.
هفته آینده شما چه مبلغ مبلغی پول آیدی خواهید داشت ؟در آینده از این نعمت برخوردار خواهید بود که سوار هواپیما شوید و از خانه‌های لوکس استفاده کنید یا دنیایی از چیزهای جدید ایجاد خواهید کرد. کاری کردم تولید کشاورزان با آسیاب برسد. من به سرمایه‌گذاران امکان دادم سرمایه‌گذاری کنند، گندم را آرد تبدیل کنند.و از هفت دریا بگذارند.
بدون من چرخ‌های صنعت از حرکت باز می ماندند و با این بند آمدن ازدواج ،سیاست، و آزادی، به موضوعی شبیه گذشته ها تبدیل خواهد شد من یک فروشنده ام و خوشحالم بدین وسیله معشیت خانواده ام را تامین می کنم. خوشحالم به کشورم و مردم آن کمک می‌کنم.
از کتاب:رازهای قطعی کردن فروش

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *